تو با اومدنت روشنایی رو به زندگیم آوردی و با رفتنت منو توی ظلمت

و ســیاهی تنها گذاشتی.كاش هیچ وقت چشامو باز نمی كردم و این

روشنایی رو نــمی دیدم.میدونم اینا برات یه مشت چرت و پرته،اما تو

فكر نكن من دارم این چرت و پرتارو بـــرای دلـــخودم می نـویسم كه

حرفام توی دل بمونه. . . ایـنم خــودت یادم دادی.اون روز كه اینجا رو

ساختم اینقدر دوستت داشتم كه می خواستم یه جوری به همه

بگم كه چقدر دوست دارم....اما افسوس  .آرمينم شنيدم عشق جديد پيدا كردي

ميگن اسمش يلداست . آرمين مي خوام ديگه بهت فكر نكنم مي خوام فراموشت

كنم اخه چطور مي تونم بهت فكر كنم وقتي سر يلدا رو سينته وقتي دستاي اون

تودستاته آرمين كجايي كه اشكامو پاكني كجايي كه سرم بزارم روسينت

بلوزتو بااشك هام خيس كنم وبعدش توغر بزني كجايي كه بگي جوجوي من

وقتي گريه مي كني خيلي زشت ميشي .

آرمين يادته اول راهنمايي كه بودم توراه مدرسه كه داشتم ميومدم يكي بهم

شماره داد بار اولم بود قبلااز دوستام كه دوست پسر داشتن شنيده بودم يه

چيزايي  اون موقع من خيلي تنها بودم وضعيت روحيم خوب نبود اومده بودم

خونتون بمونم يه مدتي يه همدم مي خواستم يه روز به سرم زد تلفن بردارم

به اون شماره زنگ بزنم تااومدم شماره بگيرم تواومدي تواتاق هول شدم تلفن از دستم افتاد گفتي به كي داشتي زنگ ميزدي گفتم به دوستم گفتي اون چيه تودستت بغض كرده بودم نمي تونستم حرف بزنم برگه رو از دستم كشيدي شماره خودت گرفتي حدس ميزدم چي شنيدي كه اخمات توهم رفت ولي بعدش شروع كردي به خنديدن خنده هات كه قطع شد اومدي جلو فكر كردم مي خواي منو بزني عقب رفتم دستم گرفتي گفتي جوجو از كي تاحالا از من ميترسي چهره ات اروم شده بود اون موقع بود كه بغضم تركيد واست گفتم گفتم گفتم از همه چي از تنهايي ام از مشكلاتم از همه چي گفتم گريه كردم توهيچي نگفتي اروم كه شدم فقط گفتي سارا ارزشت خيلي بالاست قدر خودتو بدون از اين به بعد هر وقت به يه همدم به يه هم صحبت نياز داشتي من هستم بهم زنگ بزن واون موقع من به اين فكر كردم كه چقدر خوبه كه توهستي يادمه همون سال هم كنكور داشتي از اون روز به بعد هرروزبهت زنگ ميزدم واست همه چي مي گفتم از تمام اتفاقات اون روزم وتوچقدر كمك راهنماييم مي كردي آرمينم الان كجايي؟ داري به حرفاي كي گوش ميدي ؟داري كي اروم مي كني؟ الان كجايي كه از دردهام برات بگم ؟كجايي.

آرمين امشب شب سختي واسم توپيش يلدايي وامشب واسه من شب يلداس آرمين امشب مي خوام تودلم خاكت كنم يه روز تومنو بارفتنت كشتي حالا نوبت منه كه تورو توقلبم بكشم من همون سارام همون كه بخاطرت توروي سامان داداشش وايستاد همون كه بخاطرت سيلي خورد من همون سارام كه اگه يه مو از سر رامينش كم بشه ميميره آرمينم چه خنده دار تومال من نيستي تومال يلدايي وچقدر سخته اعتراف كردن اين موضوع به خودم

فقط يه قول بهم بده كه به هيچ كس جز من نگي جوجو چون جوجو توفقط منم حداق بزار از توفقط همين جوجو بردارم سهم من از عشق تو.